شنبه، دی ۰۹، ۱۳۹۶

چهار نظر در بارۀ معنی تاریخی محتمل نام افغان

نظر اول: فردوسی از دو فرمانروای هپتالی تحت عنوان فغانیش (فغان-ایش= خدایان پرست) نام می برد. یکی معاصر پیروز پسر یزد گرد بدو پناه برد و او هم وی را در رسیدن به سلطنت یاری داد. دیگری را از نسل خشنواز و بهرام گور دانسته اند که انوشیروان از وی حمایت نمود. اگر نام فغانیش را نظیر نام هپتال (برگزیدۀ هفت قبیله) عنوانی بر پادشاهان هپتالی بدانیم، بدین نتیجه رهنمون میشویم که نامهای افغان (در معنی منسوب به خدا) و ابدالی (منسوب به بندگان برگزیده خدا) یادگار این عناوین پادشاهان هپتالی می باشند. حرف الف اول نام افغان می تواند علامت تأکید و فراوانی باشد. یعنی افغان می تواند معنی بسیار خداپرست را بدهد.
نظر دوم :اینکه نام افغان در معنی مردم محل آبها نامی بر منطقه هرخوائیتی (رخج، منطقه رودخانه ها) بوده است. منابع هندی هم نام افغان (اواکانه) را نام منطقه رخج ذکر کرده اند:
हरस्वत् f. harasvat rivers.
نظر سوم: نام پختون/پشتون (مردم ناحیه پاکتیا آئکی باستانی) با توجه به نام مردم باستانی آن سمت، کاسپاتیریان (دارندگان ظروف سفالی و جام و شیشه) می تواند به معنی مردم پزندۀ سفال و شیشه (سفالگر، شیشه گر) باشد. بر این اساس واژۀ افغان (اوَ-کانه) بر گرفته از اَوَ-گاهه سنسکریت (دلو، سطل، جام و کوزه آب) است. بر این پایه نام های هرخوئیتی و رخَج و ارغنداب را نیز می توان به معنی محل منسوب به ظروف آب رودخانه و ظروف شیشه ای گرفت:
पक्तव्य adj. paktavya be cooked or baked, आवयास् m. AvayAs water.
काच-पात्री f. kAca-pAtrI glass basin
हरस्वत् f. harasvat rivers
रक m. raka crystal
अर्क m. arka crystal, अन्ध n. andha water
अवगाह m. avagAha bucket
نام غلزایی نیز که نام افغان بدانها اطلاق شده، در سنسکریت به ظرف آب است:
कलश m. kalaza water-pot.
نظر چهارم: نامهای اَوَگانه، اَوَکانه، اَپَکانه، افغان و پشتون را در زبانهای هندوایرانی به طور ساده می توان به معنی منطقۀ کناری و مردم کناری گرفت. چون هرودوت در سمت آراخوزی از مردمی به نام آپاریتی ها (مردم ناحیۀ پشتی) یاد کرده است که مطابق پشتونها هستند. پیشوندهای اَوَ و اَپَ به معنی کناری و پشتی و کانه/گانه به معنی منسوب به مکان است و کلمات پَشت (در پشتون) و پُشت بر گرفته از پَرشتی (پُشت) اوستایی هستند که علی القاعده حرف صامت "ر" در آن به حرف صامت بعدی "ش" ادغام شده است:
पृष्ठ n. pRSTha back [of the body].

هیچ نظری موجود نیست: