سه‌شنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۹۶

اسطورۀ رودهن تهران در کتاب پهلوی زادسپرم

واژۀ هَن در اوستا به معانی شایسته (مرتبط با حرف تأیید هَن آذری) و بالنده و پیر زن آمده و در سنسکریت از جمله به معنی از دست دادن قید شده است. نویسنده کتاب پهلوی زادسپرم از این معانی مختلف نام رود و قصبه رودهن ناحیه باستانی رغه (ری) اسطوره ای آورده است. همانطور که استاد پورداود و دیاکونوف اشاره کرده اند زرتشت زمانی در رغه هم رئیس مغان و هم رئیس ایالت بوده است. این اسطوره از این قرار است:
"این نیز پیداست که رودی بود که آن را «برهنه زن» یا «هان» می خواندند، از آن رو که به سبب ستبری و تندی آن رود، زن نمی توانست از آن بگذرد مگر اینکه برهنه شود، و مردم پیر به سبب ناتوانی، به نیروی خویش نمی توانستند از آن بگذرند. چنین در دین آمده است که هر که پنجاه سال دارد، هان (پیر) خوانده میشود. زرتشت به کرانۀ آن رود در آمد و از زن و مردم پیر هفت تن آمده بودند؛ وی همچون پلی شد و آنان را به آن سوی برد و این نشان میدهد که او برای کسانی که کار نیک می کنند همچون پلی است یعنی آنها را از روی پل چینوَد به سوی بهشت می گذراند."

هیچ نظری موجود نیست: